اهمیت شوخ طبعی در آموزش زبان انگلیسی

با آنکه شوخ طبعی به طور معمول در ELT یکی از ویژگیهای یک معلم زبان حساب می شود، از آموزش آن کمتر اثری در دوره های آموزشی تدوین شده توسط انتشارات بزرگی مثل آکسفورد یا کمبریج دیده می شود. حتما دلایلی برای کم توجهی (یا بهتر بگوییم بی توجهی) به این موضوع وجود داشته است که آگاهی نسبت به آنها می تواند مفید باشد.

مبهم بودن مفهوم شوخ طبعی، به احتمال زیاد، باعث شده  است مولفین کتاب های آموزش زبان از خیر این مقوله گذشته باشند. افراد تعریف کاملا یکسانی از این امر ندارند و حتی کم نیستند افرادی که آن را درک نکرده و یا از آن پرهیز می کنند. این مساله وقتی پیچیده تر می شود که در مقوله آموزش زبان انگلیسی این موضوع از مرز یک فرهنگ فراتر می رود. آنچه سبب خنده در یک فرهنگ می شود می تواند شعله های خشم را در فرهنگی دیگر روشن کند (اغراقم را به حساب شوخ طبعی ام بگذارید).

دلیل دیگر کم/بی توجهی به شوخ طبعی موضوع آموزش پذیری شوخ طبعی است. آیا می توان شوخ طبعی را آموزش داد؟ اگر خود معلم حس شوخ طبعی خاصی نداشته باشد چه؟ آیا باید شوخ طبعی را در دوره های عمومی به همه زبان آموزان آموخت و یا باید در دوره های خاص آن را ارائه کرد؟ و اگر های دیگر.

طبق آمار تعداد معلمین زبان انگلیسی غیر بومی (non-native) از تعداد معلمین بومی خیلی بیشتر است و این یعنی اینکه شاید معلمین زبان زیادی نباشند که بخواهند حس شوخ طبعی انگلیسی خود را امتحان کنند چه برسد به آموزش شوخ طبعی!

خوب اگر وضعیت شوخ طبعی و آموزش آن اینقدر پیچیده است چرا باید آن را آموزش داد؟ و چگونه؟

شوخ طبعی بخشی از فرهنگ و جزء جدا ناپذیر ارتباط کلامی و غیر کلامی انسان ها است. حتی در جلسات رسمی هم آن را می توان دید. در هر جامعه ای اگر از خود شوخ طبعی نشان ندهید و یا از درک شوخی و مزاح دیگران عاجز باشید مورد تمسخر قرار می گیرید.

مطالعه و درک شوخ طبعی یک جامعه راهی برای شناخت نوع نگاه افراد به زندگی و موضوعات مهم زندگی، ترجیحات فرهنگی، تعصبات، و باورهای آنهاست. بدون درک اینها هم نمی توان در کنار افراد یک جامعه ایستاد و با آنها خندید. مانند آدمی می شوید که به گروهی می رسد که در حال خندیدن هستند و از خنده آنها خنده اش میگیرد ولی خودش نمی داند به چه می خندد.

به احتمال زیاد نمی توان یک فرد را با آموزش شوخ طبع کرد اما می شود به او کمک کرد تا شوخ طبعی دیگران را درک کند و شاید کمی لذت ببرد. برای کمک به زبان آموزان می توان تمرین های خاصی را پیشنهاد کرد.

  • خواندن لطیفه ها و جوک های انگلیسی 

می توان زبان آموزان را تشویق کرد تا  جوک های انگلیسی را خوانده و بازگویی کنند. انواع مختلفی از جوک ها وجود دارند که با توجه به سطح پیچیدگی آنها می توان به زبان آموزان در سطوح متفاوت معرفی کرد. البته همانطور که میدانید این کار ساده ای نخواهد بود چرا که یک جوک می تواند در مورد هر چیزی باشد. بنابراین اگر می خواهید زبان آموزان شما جوک هایی را که خوانده اند را بازگویی کنند باید کپسول آتش نشانی هم همراه داشته باشید. باید یاد بگیرید چگونه هر سکوت معنا دار یا عکس العمل غیر منتظره ای از جانب دیگران را هدایت کنید. اگر تازه کار هستید پیشنهاد می شود جوک های انتخابی خود را به زبان آموزانتان بدهید.

  •  کاریکاتور و کاریکلماتور 

کار روی کاریکاتورها یا کاریکلماتورها می تواند فعالیت زبانی- ارتباطی خوبی برای شاگردان باشد. توصیف یک تصویر و کشف موضوع جدی (خنده دار یا تاسف بار) آن می تواند فعالیتی جالب برای یادگیری بهبود و استفاده از زبان باشد و همزمان باعث تقویت حس شوخ طبعی زبان آموزان شود.

  • ترجمه لطیفه ها و جوک ها 

می توان زبان آموزان را تشویق به ترجمه ی لطفه ها از زبانی به زبان دیگر کرد. این کار می تواند علاوه بر تقویت و رشد حس شوخ طبعی به آشنایی با فرهنگ ها هم بینجامد.

این مسیر شاید مسیر سختی به نظر برسد اما بی شک به ریسک و زحمتش می ارزد. شاید خیلی ها این مسیر را رفته باشند ولی تجربه خود را به هر دلیلی به اشتراک نگذاشته باشند. فراموش نکنیم که اتفاق جمعی وجود دارد که بهترین لطیفه ها در مورد موضوعاتی است که به ما گفته اند “هیس! کسی در این باره حرف نمی زند! شوخیش هم زشت است!”

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *